بــدون شرح نیست !
جمعه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۱۳ ب.ظ
علی خلیلی دیگر طاقت ماندن نداشت...
چرا که کسی درگوشش چیزی گفت :
..
..
حسین تنهاست .........!
دلتنگی نوشت:
میگفت:
«همهاش احساس میکنم که گمشدهای دارم.»
و ما میدانستیم که همهی دلباختهها اینچنیناند.
یاران شتاب کنید...
گویند قافله ای در راه است....!
که گنهکاران را در آن راهی نیست...،
آری گنهکاران را راهی نیست ....،
اما ....!
پشیمانان را می پذیرند.....!
آقا سیـــــــــد مرتضی
دل نوشت:
دل را به غیر عشق تو بر باد داده ام ...
لعنت به قلب بی در و پیکرم ، حســـــــین ..!