بهــانه آخـــــر
گفتند:شهید که دیگر غسل نمیخواهد . . .
نمیدانستند
غسل هم بهانه ای بود
تا برای بارآخر
پسرش را نوازش کند ....!
دل نوشتـــــــ:
خــــدایا بند دل آدم ها کجاست....؟
که گاهی با یک اسم پاره میشود..
ش ل م چ ه..........!
گفتند:شهید که دیگر غسل نمیخواهد . . .
نمیدانستند
غسل هم بهانه ای بود
تا برای بارآخر
پسرش را نوازش کند ....!
امسال متاسفانه قسمت ما نشد که بریم ...
خوشبحال اونهایی که روزیشون شد و رفتند ...
التماس دعای فرج
یاعلی
نَ می
گوییم تا
به جنبش در آوریم
بله های اطرافمان را!
کلی بله
دور و بر ما ریخته که منتظرن یه ن بشنون تا دمشون رو بذارن رو کولشونُ برن...
کلی بله هم هست که باید پاش جون بدی تا نه بشه...
هر دو
سنخ این بله ها رو میشه کم رنگ یا بی رنگ کرد وقتی صداها صدا بشن...
خوب نگاه کنید بله هایی که لازم است نَ بشنون به قدر یک لوگو ،یک قدم ، حتی در ذهن یک نفر کم رنگ شود یک رنگ میشویم...
یک رنگ میشویم تا آمدن صدا...
ممنون از
همه اتون به خاطر نَ گفتن به
نوروزی که noروز بزرگی رو تو دل خودش داشت ...
حضرت زهرا سلام الله علیها دعا گوی قلم ها و قلب هایتان باد به حق حقانیت علی علیه السلام...
سلام بر دل همه ی مادران شهدا
.
.
.
سلام
امسال غروب شلمچه شلمچه بودیم و روی خاکهای پاکش نماز مغرب و عشاء و به جماعت خوندیم
انشاء الله خدا توفیق بده دوباره بریم
سلام
با مطلب "تکفیری یعنی چه؟" بروزم
تشریف بیارید
http://ghasedoon.blog.ir/post/69
یاعلی
بسم الله
امسال و هرسالمان را یک سین بس است...
"سیده النساء العالمین"
اللهم عجل لولیک الفرج...
الا روح طوفانی مرتضی
سلیمان تسلیم امر قضا
از آن دم که در خون شنا کرده ای
مرا با جنون آشنا کرده ای
جنون را به حیرت درآمیختی
قلم را زغیرت برانگیختی
بگو نسبتت با شهیدان چه بود
که مرغ دلت سویشان پر گشود
چه ها کرد حق با تو در شام قدر
که همسفره ای با شهیدان بدر
ببخشای اگر از تو دم می زنم
و یا در حریمت قدم می زنم
برآنم که درک ولایت کنم
مبادا که ترک ولایت کنم
کنون خالی از عجب و خودبینی ام
پُر از سکرآوای آوینی ام
به صحرا روانم به هرزه گرد
مهیای تیغم به عزم نبرد
به خون می تپد تو سن سرکشم
سزد تا چو تیر از کمان پر کشم
زبان سرخ و سر سبز و دل زخمناک
خوش آندم که در خون رفتم چاک چاک
سر سبز گر سرخ گردد رواست
که این شیوه ی شیعه ی مرتضاست
مرا غیر از آهنگ خون چاره نیست
جنون زاده را جز جنون چاره نیست
به فردای قحطی به امر امیر
کشم نعره ای گرم و توفان ضمیر
به مردانگی خامه را بشکنم
هیاهوی همگامه را بشکنم
قلم باز آهنگ خون می کند
جنون زاده عزم جنون می کند
با اسم العبد التائب